English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4695 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
space vehicle U وسیله نقلیه فضایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tracked vehicle U وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
transhipment U انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
transhipment U انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
piggyback trafic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggy back traffic U حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
transport U وسیله نقلیه
transports U وسیله نقلیه
transported U وسیله نقلیه
transporting U وسیله نقلیه
vehicles U وسیله نقلیه
steeds U وسیله نقلیه
conveyances U وسیله نقلیه
conveying appliance U وسیله نقلیه
transport car U وسیله نقلیه
steed U وسیله نقلیه
vehicle U وسیله نقلیه
conveyance U وسیله نقلیه
power plant U محرکه وسیله نقلیه
power plants U محرکه وسیله نقلیه
traction motor U موتور وسیله نقلیه
motor vehicle U وسیله نقلیه موتوری
utility car U وسیله نقلیه عمومی
vehicle chain U زنجیر وسیله نقلیه
utility vehicle U وسیله نقلیه عمومی
conveyance U وسیله نقلیه ابلاغ
articulated vehicle U وسیله نقلیه مفصلی
traction battery U باطری وسیله نقلیه
conveyances U وسیله نقلیه ابلاغ
six by six U وسیله نقلیه شش چرخه
motorcar U وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
utility vehicle U وسیله نقلیه عام المنفعه
crawl type vehicle U وسیله نقلیه نوع خزنده
crawl drive U محرک وسیله نقلیه خزنده
bare boat charter U اجاره دربست وسیله نقلیه
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
bale cubic capacity U تناژ وسیله نقلیه از نظرحجمی
to catch the connection U وسیله نقلیه رابط را گرفتن
deadweight tonnage U حداکثر تناژ وسیله نقلیه
shuttles U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
shuttled U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
pay load U فرفیت مفید وسیله نقلیه
to alight from a vehicle U پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
shuttle U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
amphibian vehicle U وسیله نقلیه برای خشکی و اب
refrigerator vehicle U وسیله نقلیه یخچال دار
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
intermodal transport U حمل با چند نوغ وسیله نقلیه
transshipment U انتقال به کشتی یا وسیله نقلیه دیگری
intermodal transport U حمل با چند نوع وسیله نقلیه
multi purpose vehicle U وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
trasship U بکشتی یا وسیله نقلیه دیگری انتقال دادن
to set out for England U به سوی انگلیس رهسپار شدن [با وسیله نقلیه]
free on board U بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
time charter U اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
travois U ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
running down case U دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
embark U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
space ship U کشتی فضایی سفینه فضایی
axle stub U اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
vehicle stopping distance U مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
time charter U اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
means of transport U وسائط نقلیه
three-dimensional U فضایی
spatila U فضایی
spatial U فضایی
cubic U فضایی
isometrics U فضایی
spacial U فضایی
isometric U فضایی
rights of way U حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
right of way U حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
Other means of transport U سایر وسایل نقلیه
space flight U پرواز فضایی
solid angle U زاویه فضایی
space geametry U هندسه فضایی
space isomerism U همپاری فضایی
space shuttles U سفینه فضایی
space isomerism U ایزومری فضایی
ionospheric wave U موج فضایی
space shuttles U شاتل فضایی
space shuttle U سفینه فضایی
space shuttle U شاتل فضایی
stereoisomerism U همپاری فضایی
stereoisomerism U ایزومری فضایی
space lattice U شبکه فضایی
space station U پایگاه فضایی
configuration U ارایش فضایی
configurations U ارایش فضایی
cubic measure U اندازه فضایی
sky lab U ازمایشگاه فضایی
sky wave U موج فضایی
spacecraft U سفینه فضایی
soild angle U زاویه فضایی
space station U ایستگاه فضایی
space stations U ایستگاه فضایی
solid geometry U هندسه فضایی
space stations U پایگاه فضایی
solid geometry U هندسه ی فضایی
avionics U ارتباطات فضایی
space defense U پدافند فضایی
space error U خطای فضایی
space medicine U پزشکی فضایی
spacesuits U لباس فضایی
spatiality U حالت فضایی
spatiomotor U فضایی- حرکتی
spatiotemporal U فضایی و زمانی
spatiotemporal U فضایی وحال
steremer U ایزومر فضایی
stereochemistry U شمیی فضایی
spacesuit U لباس فضایی
spacemen U مسافر فضایی
stereoisomer U همپار فضایی
steric effect U اثر فضایی
steric hindrance U ممانعت فضایی
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
spaceman U مسافر فضایی
Star Wars U جنگ فضایی
spatial threshold U استانه فضایی
spatial symbolism U نمادگری فضایی
space time U اتوبوس فضایی
space time U شاتل فضایی
space ship U سفینه فضایی
space relations U روابط فضایی
space platform U ایستگاه فضایی
space platform U پایگاه فضایی
space perception U ادراک فضایی
spatial visualization U تجسم فضایی
spaceframe U قاب فضایی
spaceport U پایگاه فضایی
spatial digitaizer U دیجیتایذر فضایی
spatial ability U توانایی فضایی
trafficked U رفت و امد وسایل نقلیه
amaxophobia U هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
traffic U عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic U رفت و امد وسایل نقلیه
meeting U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
meetings U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
trafficked U عبو ومرور وسائط نقلیه
trafficking U عبو ومرور وسائط نقلیه
trafficking U رفت و امد وسایل نقلیه
automotive U مربوط به وسایل نقلیه خودرو
dead storage U انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
traffick U عبو ومرور وسائط نقلیه
traffics U عبو ومرور وسائط نقلیه
traffics U رفت و امد وسایل نقلیه
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
illusion of space U القاء خاصیت فضایی
spatial information U اطلاعات فضایی [فاصله ای]
spacial information U اطلاعات فضایی [فاصله ای]
closo packed hexagonal space lattice U شبکه فضایی شش وجهی
unit solid angle U زاویه واحد فضایی
modules U قسمتی از سفینه فضایی
three dimensional direction finding U جهت یابی فضایی
spatial orientation U موقعیت یابی فضایی
spatial data management U مدیریت داده فضایی
module U قسمتی از سفینه فضایی
space orientation U موقعیت یابی فضایی
stereo chemistry U مبحث شیمی فضایی
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
Recent search history Forum search
2وسایط نقلیه
2وسایط نقلیه
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
1بدین وسیله از شما صمیمانه دعوت به عمل می آید، تا در برنامه ی که به مناسبت سپاس گذاری و قدر شناسی از مساعدت های مالی کشور جاپان، که از جانب اداره محلی بامیان برنامه ریزی گردیده است، شرکت ورزیده ممنون
1Regulatory label
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com